معنی فارسی in-groups
B2گروههای داخلی، به گروههای اجتماعی اشاره دارند که افراد به آنها وابستگی عاطفی و اجتماعی دارند.
Social groups in which individuals feel a sense of identity and belonging.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
The social group that one belongs to.
معنی(noun):
In cladistics, the monophyletic group that includes all taxa of interest to the current study.
verb
معنی(verb):
To form an ingroup.
example
معنی(example):
گروههای داخلی اغلب حس تعلق را در میان اعضا ایجاد میکنند.
مثال:
In-groups often create a sense of belonging among members.
معنی(example):
افراد ممکن است زمانی که با گروههای داخلی خود هستند، رفتار متفاوتی از خود نشان دهند.
مثال:
People may behave differently when they are with their in-groups.
معنی فارسی کلمه in-groups
:
گروههای داخلی، به گروههای اجتماعی اشاره دارند که افراد به آنها وابستگی عاطفی و اجتماعی دارند.