معنی فارسی in-growths
B1رشدهای داخلی در بافت که ممکن است به مشکلات پزشکی منجر شوند.
Growths occurring within tissues that can lead to complications.
- NOUN
example
معنی(example):
رشدهای داخلی در بافت نگرانی برای جراح بود.
مثال:
The in-growths in the tissue were a concern for the surgeon.
معنی(example):
رشدهای داخلی میتوانند تشخیصهای پزشکی را پیچیده کنند.
مثال:
In-growths can complicate medical diagnoses.
معنی فارسی کلمه in-growths
:
رشدهای داخلی در بافت که ممکن است به مشکلات پزشکی منجر شوند.