معنی فارسی inadeptness

B1

وضعیت یا کیفیت ناتوان بودن در انجام کارها یا مهارت‌ها.

The quality of being unskilled or lacking competence.

example
معنی(example):

ناتوانی او در نوشتن باعث شد که در ارسال کارش مضطرب شود.

مثال:

His inadeptness in writing made him hesitant to submit his work.

معنی(example):

ناتوانی گروه در طول پروژه مشهود بود.

مثال:

The inadeptness of the group was evident during the project.

معنی فارسی کلمه inadeptness

: معنی inadeptness به فارسی

وضعیت یا کیفیت ناتوان بودن در انجام کارها یا مهارت‌ها.