معنی فارسی inamissibleness
B1ناپذیرفتنی بودن، خاصیت یا کیفیت غیرقابل قبول بودن در موقعیت خاص.
The quality of being not allowable or unacceptable.
- NOUN
example
معنی(example):
ناپذیرفتنی بودن برخی قوانین برای حفظ نظم حیاتی است.
مثال:
The inamissibleness of certain rules is crucial for order.
معنی(example):
ما در جلسه خود درباره ناپذیرفتنی بودن استانداردهای اخلاقی صحبت کردیم.
مثال:
We discussed the inamissibleness of ethical standards in our meeting.
معنی فارسی کلمه inamissibleness
:
ناپذیرفتنی بودن، خاصیت یا کیفیت غیرقابل قبول بودن در موقعیت خاص.