معنی فارسی inamorato
C1عاشق، کسی که به شدت به معشوق خود احساس محبت میکند.
A lover, especially a man in a romantic relationship.
- noun
noun
معنی(noun):
A lover; a gallant.
example
معنی(example):
عاشق او با گلها او را غافلگیر کرد.
مثال:
Her inamorato surprised her with flowers.
معنی(example):
او برای معشوقش شعر نوشت.
مثال:
He wrote poems for his inamorato.
معنی فارسی کلمه inamorato
:
عاشق، کسی که به شدت به معشوق خود احساس محبت میکند.