معنی فارسی inappellable
C2غیرقابل شکایت به معنای وضعیتی که در آن نمیتوان به تصمیمی اعتراض کرد.
Not open to appeal; incapable of being contested.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قاضی پس از بررسی دقیق، تصمیم را غیرقابل شکایت اعلام کرد.
مثال:
The judge declared the decision inappellable after careful consideration.
معنی(example):
این حکم غیرقابل شکایت یک پیشینه حقوقی را تعیین میکند.
مثال:
This inappellable ruling sets a legal precedent.
معنی فارسی کلمه inappellable
:
غیرقابل شکایت به معنای وضعیتی که در آن نمیتوان به تصمیمی اعتراض کرد.