معنی فارسی inartificially

B1

به‌صورت غیر مصنوعی و طبیعی، در اشاره به چیزی که به طور ساده و بدون تلاشی برای تصنع یا فریب به نمایش گذاشته شده است.

In a manner that is natural and genuine, without artificiality.

example
معنی(example):

این نقاشی به طرز غیر مصنوعی زیبا بود، زیرا احساس خام سوژه را به تصویر کشید.

مثال:

The painting was inartificially beautiful, as it captured the raw emotion of the subject.

معنی(example):

او به طرز غیر مصنوعی صحبت کرد و افکارش را بدون هیچ ادعایی بیان کرد.

مثال:

She spoke inartificially, expressing her thoughts without any pretense.

معنی فارسی کلمه inartificially

: معنی inartificially به فارسی

به‌صورت غیر مصنوعی و طبیعی، در اشاره به چیزی که به طور ساده و بدون تلاشی برای تصنع یا فریب به نمایش گذاشته شده است.