معنی فارسی inattackable

C2

غیرقابل انتقاد یا حمله.

Not able to be attacked or criticized.

example
معنی(example):

استدلال او به قدری خوب ساختاربندی شده بود که غیرقابل حمله به نظر می‌رسید.

مثال:

His argument was so well-structured that it seemed inattackable.

معنی(example):

این نظریه پس از تحقیقات دقیق به نظر می‌رسید غیرقابل حمله است.

مثال:

The theory appeared inattackable after thorough research.

معنی فارسی کلمه inattackable

: معنی inattackable به فارسی

غیرقابل انتقاد یا حمله.