معنی فارسی inbd
B1خجالتی، کمجرأت، بهخصوص در برابر افراد جدید یا موقعیتهای ناآشنا.
Shy or hesitant, especially in unfamiliar situations or around strangers.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او همیشه در اطراف افراد جدید بیجا و خجالتی است.
مثال:
He is always so inbd around new people.
معنی(example):
محتاط بودن گاهی میتواند به از دست دادن فرصتها منجر شود.
مثال:
Being inbd can sometimes lead to missed opportunities.
معنی فارسی کلمه inbd
:
خجالتی، کمجرأت، بهخصوص در برابر افراد جدید یا موقعیتهای ناآشنا.