معنی فارسی incapacitants

B2

موادی که باعث ناتوانی یا اختلال در عملکرد یک سیستم می‌شوند.

Substances that incapacitate or impair function.

noun
معنی(noun):

Any device or substance used to incapacitate a person or crowd

example
معنی(example):

برخی داروها به عنوان ناتوان‌کننده عمل می‌کنند و باید با احتیاط مصرف شوند.

مثال:

Certain medications act as incapacitants and should be used with caution.

معنی(example):

این مطالعه بر روی اثرات ناتوان‌کننده‌ها در بدن متمرکز بود.

مثال:

The study focused on the effects of incapacitants in the body.

معنی فارسی کلمه incapacitants

: معنی incapacitants به فارسی

موادی که باعث ناتوانی یا اختلال در عملکرد یک سیستم می‌شوند.