معنی فارسی incend

B1

به معنی برانگیختن یا تحریک کردن یک بحث یا گفتگو.

To provoke or ignite a conversation or situation.

example
معنی(example):

برای برانگیختن بحث، او سؤالی تحریک‌آمیز مطرح کرد.

مثال:

To incend the discussion, he posed a provocative question.

معنی(example):

نظرات او به منظور تحریک بحث بود.

مثال:

Her comments were intended to incend the debate.

معنی فارسی کلمه incend

: معنی incend به فارسی

به معنی برانگیختن یا تحریک کردن یک بحث یا گفتگو.