معنی فارسی incense burner

B2

وسیله‌ای برای سوزاندن بخور و پخش عطر آن در فضا.

A device used to burn incense, allowing its fragrance to spread.

example
معنی(example):

او بخورسوز را برای بوی خوش روشن کرد.

مثال:

She lit the incense burner for a pleasant aroma.

معنی(example):

بخورسوز معمولاً در مدیتیشن استفاده می‌شود.

مثال:

An incense burner is often used in meditation.

معنی فارسی کلمه incense burner

: معنی incense burner به فارسی

وسیله‌ای برای سوزاندن بخور و پخش عطر آن در فضا.