معنی فارسی incertitude

B2

عدم قطعیت، عدم اطمینان درباره یک وضعیت یا نتیجه.

A state of being uncertain or unsure about something.

noun
معنی(noun):

Uncertainty, doubt, insecurity

example
معنی(example):

در مورد آینده عدم قطعیت وجود دارد.

مثال:

There is an incertitude about the future.

معنی(example):

عدم قطعیت او باعث شد که تردید کند.

مثال:

Her incertitude caused her to hesitate.

معنی فارسی کلمه incertitude

: معنی incertitude به فارسی

عدم قطعیت، عدم اطمینان درباره یک وضعیت یا نتیجه.