معنی فارسی incestuousness
C1حالت یا ویژگی داشتن روابط غیرقانونی یا نادرست بین اعضای خانواده.
The quality of being incestuous; the condition of having sexual relations with a close relative.
- NOUN
example
معنی(example):
انحرافی بودن رابطهشان بسیاری را شوکه کرد.
مثال:
The incestuousness of their relationship shocked many.
معنی(example):
انحرافی بودن میتواند منجر به مسائل اجتماعی مختلفی شود.
مثال:
Incestuousness can lead to various social issues.
معنی فارسی کلمه incestuousness
:حالت یا ویژگی داشتن روابط غیرقانونی یا نادرست بین اعضای خانواده.