معنی فارسی incitant
C1عوامل یا محرکهایی که اقدام یا رفتار را تحریک میکنند.
A person or thing that incites or provokes an action.
- NOUN
example
معنی(example):
عامل تحریککننده این حرکت، فراخوانی برای عدالت اجتماعی بود.
مثال:
The incitant for the movement was a call for social justice.
معنی(example):
عوامل تحریککننده میتوانند نیروهای قدرتمندی در جامعه باشند.
مثال:
Incitants can be powerful forces in society.
معنی فارسی کلمه incitant
:عوامل یا محرکهایی که اقدام یا رفتار را تحریک میکنند.