معنی فارسی incliner
B1فرد یا وسیلهای که میتواند چیزی را به سمت پایین یا در یک زاویه خاص مایل کند.
An apparatus or person that creates or adjusts an incline.
- NOUN
example
معنی(example):
تنظیمکننده شیب زاویه پلتفرم را تنظیم کرد.
مثال:
The incliner helped adjust the angle of the platform.
معنی(example):
تنظیمکنندگان شیب میتوانند در برنامههای مختلف مهندسی یافت شوند.
مثال:
Incliners can be found in various engineering applications.
معنی فارسی کلمه incliner
:فرد یا وسیلهای که میتواند چیزی را به سمت پایین یا در یک زاویه خاص مایل کند.