معنی فارسی incoalescence

B1

بی‌هم‌پویی، حالتی که عناصر یا ایده‌ها به طور مؤثر با هم ادغام نمی‌شوند و در نتیجه فاصله ایجاد می‌شود.

The state of not merging or coalescing; often refers to ideas, concepts, or materials that remain separate.

example
معنی(example):

فرایند بی‌هم‌پویی می‌تواند منجر به فاصله در درک شود.

مثال:

The process of incoalescence can lead to gaps in understanding.

معنی(example):

بی‌هم‌پویی زمانی مشاهده می‌شود که ایده‌ها به طور مؤثری ترکیب نمی‌شوند.

مثال:

Incoalescence is observed when ideas do not merge effectively.

معنی فارسی کلمه incoalescence

:

بی‌هم‌پویی، حالتی که عناصر یا ایده‌ها به طور مؤثر با هم ادغام نمی‌شوند و در نتیجه فاصله ایجاد می‌شود.