معنی فارسی incog
B1ناشناس، وضعیت یا حالتی که در آن شخص تمایل دارد که هویت او مشخص نشود.
In disguise or under a false identity.
- noun
- adjective
- adverb
noun
معنی(noun):
Incognito.
adjective
معنی(adjective):
Incognito.
adverb
معنی(adverb):
Incognito.
example
معنی(example):
او به صورت ناشناس سفر میکند تا شناسایی نشود.
مثال:
He travels incognito to avoid recognition.
معنی(example):
او به مهمانی به صورت ناشناس وارد شد تا دوستانش را غافلگیر کند.
مثال:
She entered the party incog to surprise her friends.
معنی فارسی کلمه incog
:
ناشناس، وضعیت یا حالتی که در آن شخص تمایل دارد که هویت او مشخص نشود.