معنی فارسی incompetencies

B1

ناتوانی‌ها، کمبودها یا عیوب در توانایی‌های لازم برای انجام کار.

The plural form of incompetency; refers to multiple areas of lack of ability.

example
معنی(example):

برنامه آموزشی به مهارت‌ها و ناتوانی‌های معمول کارکنان پرداخت.

مثال:

The training program addressed the common competencies and incompetencies of the staff.

معنی(example):

شناسایی ناتوانی‌ها برای توسعه کارکنان بسیار مهم است.

مثال:

Identifying incompetencies is crucial for employee development.

معنی فارسی کلمه incompetencies

: معنی incompetencies به فارسی

ناتوانی‌ها، کمبودها یا عیوب در توانایی‌های لازم برای انجام کار.