معنی فارسی incompliant
B1غیر انطباقی، به حالتی گفته میشود که یک فرد یا سازمان به الزامات، قوانین یا استانداردها پایبند نیست.
Failing to comply with rules or regulations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این تیم پس از چندین هشدار به عنوان غیر انطباقی شناخته شد.
مثال:
The team was labeled as incompliant after multiple warnings.
معنی(example):
سازمانهای غیر انطباقی ممکن است با عواقب قانونی مواجه شوند.
مثال:
Incompliant organizations may face legal repercussions.
معنی فارسی کلمه incompliant
:
غیر انطباقی، به حالتی گفته میشود که یک فرد یا سازمان به الزامات، قوانین یا استانداردها پایبند نیست.