معنی فارسی inconsiderableness

B1

بی‌توجهی به احساسات و نیازهای دیگران عمومی‌ترین شکل است.

The quality of being inconsiderate.

example
معنی(example):

بی‌توجهی او موجب ناراحتی در میان دوستانش شد.

مثال:

His inconsiderableness caused discomfort among his friends.

معنی(example):

آن‌ها به دلیل بی‌توجهی او در پروژه گروهی او را نقد کردند.

مثال:

They criticized his inconsiderableness during the group project.

معنی فارسی کلمه inconsiderableness

: معنی inconsiderableness به فارسی

بی‌توجهی به احساسات و نیازهای دیگران عمومی‌ترین شکل است.