معنی فارسی incorr
B2اصلاحناپذیر، به معنای قابل اصلاح نبودن.
Referring to someone or something that cannot be corrected.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار او اصلاحناپذیر بود.
مثال:
His behavior was incorr.
معنی(example):
در هر جامعه افرادی اصلاحناپذیر وجود دارند.
مثال:
There are incorr people in every community.
معنی فارسی کلمه incorr
:
اصلاحناپذیر، به معنای قابل اصلاح نبودن.