معنی فارسی increately
B1به معنای غیرعادی یا غیر معمول است و به حالتی اشاره دارد که انتظارات را نادیده می‌گیرد.
In a manner that is unusually or atypically experienced.
- ADVERB
example
معنی(example):
او درباره ماجراجویی‌های اخیرش به طور غیرعادی صحبت کرد.
مثال:
He spoke increately about his recent adventures.
معنی(example):
به طور غیرعادی، پروژه در آخرین لحظه کنار هم جمع شد.
مثال:
Increately, the project came together at the last minute.
معنی فارسی کلمه increately
:
به معنای غیرعادی یا غیر معمول است و به حالتی اشاره دارد که انتظارات را نادیده می‌گیرد.
