معنی فارسی incubous

B1 /ˈɪn.kjə.bəs/

انکوباتور، نوعی از موجودات که تخم‌گذاری می‌کنند و به مراقبت از نوزادان می‌پردازند.

Refers to species that incubate their eggs and care for young ones.

adjective

معنی(adjective):

Describing an arrangement of leaves such that distal (anterior) parts of older leaves overlap the proximal (posterior) parts of younger ones.

example

معنی(example):

والد انکوباتور به فرزندانش مراقبت می‌کند.

مثال:

The incubous parent cares for its young.

معنی(example):

گونه‌های انکوباتور به خاطر رفتار پرورشی‌شان شناخته می‌شوند.

مثال:

Incubous species are known for their nurturing behavior.

معنی فارسی کلمه incubous

انکوباتور، نوعی از موجودات که تخم‌گذاری می‌کنند و به مراقبت از نوزادان می‌پردازند.