معنی فارسی indagate
B1معنی بررسی کردن یا جستجو کردن برای کشف اطلاعات بیشتر است.
To investigate or search for information.
- VERB
example
معنی(example):
کارآگاه برای بررسی معما استخدام شد.
مثال:
The detective was hired to indagate the mystery.
معنی(example):
مهم است که همهی احتمالات را بررسی کنید.
مثال:
It's essential to indagate all possibilities.
معنی فارسی کلمه indagate
:
معنی بررسی کردن یا جستجو کردن برای کشف اطلاعات بیشتر است.