معنی فارسی indecence

B2

عمل یا گفتار ناپسند که عفت عمومی را نقض می‌کند.

Behavior that is considered offensive or inappropriate, especially socially or morally.

example
معنی(example):

فیلم به خاطر indecencen اش مورد انتقاد قرار گرفت.

مثال:

The movie was criticized for its indecence.

معنی(example):

indecence در انظار عمومی می‌تواند به مشکلات قانونی منجر شود.

مثال:

Indecence in public can lead to legal issues.

معنی فارسی کلمه indecence

: معنی indecence به فارسی

عمل یا گفتار ناپسند که عفت عمومی را نقض می‌کند.