معنی فارسی indecipherableness
B2وضعیتی که در آن چیزی قابل خواندن یا درک نیست.
The state or quality of being indecipherable.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل خواندن بودن سرنخها باعث سردرگمی میان کارآگاهان شد.
مثال:
The indecipherableness of the clues led to confusion among the detectives.
معنی(example):
غیرقابل خواندن بودن آن برای کسانی که در حال مطالعه آن هستند، چالشی است.
مثال:
Its indecipherableness is a challenge for those who study it.
معنی فارسی کلمه indecipherableness
:
وضعیتی که در آن چیزی قابل خواندن یا درک نیست.