معنی فارسی indelicacies

C1

نقص‌ها، رفتارها یا گفتارهای ناپسند که می‌تواند احساسات دیگران را جریحه‌دار کند.

Socially awkward or insensitive remarks or behaviors.

noun
معنی(noun):

The condition of being indelicate.

معنی(noun):

An indelicate act or statement.

example
معنی(example):

نقص‌های گفت و گو باعث شد همه احساس ناراحتی کنند.

مثال:

The indelicacies of the conversation made everyone uncomfortable.

معنی(example):

او به خاطر نقص‌هایش در جلسه سرزنش شد.

مثال:

He was criticized for his indelicacies during the meeting.

معنی فارسی کلمه indelicacies

: معنی indelicacies به فارسی

نقص‌ها، رفتارها یا گفتارهای ناپسند که می‌تواند احساسات دیگران را جریحه‌دار کند.