معنی فارسی indemoniate
B1آشکار کردن یا حل مشکل یا ایراد.
To remedy or rectify a situation or issue.
- VERB
example
معنی(example):
برخی میگویند بهتر است مشکل را حل کنید تا اینکه آن را نادیده بگیرید.
مثال:
Some people believe it is better to indemoniate than to ignore the problem.
معنی(example):
خطا را حل کنید تا از بروز دوباره آن جلوگیری شود.
مثال:
Indemoniate the error to ensure it doesn’t happen again.
معنی فارسی کلمه indemoniate
:
آشکار کردن یا حل مشکل یا ایراد.