معنی فارسی indentedly

B1

به طور تو رفتگی، با فاصله‌گذاری مشخص به سمت راست در نوشتار به منظور بهبود ساختار و زیبایی.

In a manner that involves indentation, especially in writing or typography.

example
معنی(example):

او پاراگراف را به صورت تو رفتگی نوشت تا خوانایی آن بهتر شود.

مثال:

She wrote the paragraph indentedly to improve its readability.

معنی(example):

متن به صورت تو رفتگی برای وضوح فرمت شده بود.

مثال:

The text was indentedly formatted for clarity.

معنی فارسی کلمه indentedly

: معنی indentedly به فارسی

به طور تو رفتگی، با فاصله‌گذاری مشخص به سمت راست در نوشتار به منظور بهبود ساختار و زیبایی.