معنی فارسی indenter
B2ابزاری برای ایجاد فاصله یا شکل خاص در نوشتن یا چاپ.
A tool or mechanism used to indent text for formatting purposes.
- noun
noun
معنی(noun):
A device or program that indents
مثال:
a diamond indenter
example
معنی(example):
ابزار حرکت به جلو برای ایجاد فاصله مناسب بین خطوط استفاده شد.
مثال:
The indenter was used to create the perfect line spacing.
معنی(example):
ابزار حرکت به جلو به طور منظم قالببندی اسناد را کمک میکند.
مثال:
An indenter helps format documents neatly.
معنی فارسی کلمه indenter
:
ابزاری برای ایجاد فاصله یا شکل خاص در نوشتن یا چاپ.