معنی فارسی indestructible
C1چیزی که هرگز نمیتواند خراب یا آسیب ببیند.
Unable to be destroyed or damaged.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not destructible; incapable of decomposition or of being destroyed; invincible.
example
معنی(example):
این اسباب بازی از مادهای غیرقابل تخریب ساخته شده است.
مثال:
The toy is made of indestructible material.
معنی(example):
روح او غیرقابل تخریب است.
مثال:
Her spirit is indestructible.
معنی فارسی کلمه indestructible
:
چیزی که هرگز نمیتواند خراب یا آسیب ببیند.
