معنی فارسی indetermined
B1نامشخص، به حالتی اشاره دارد که واقعیت یا نتیجهی خاصی هنوز مشخص نیست.
Not able to be determined or defined clearly.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نتایج آزمایش نامشخص بودند.
مثال:
The results of the experiment were indetermined.
معنی(example):
آیندهاش نامشخص باقی مانده است.
مثال:
His future remains indetermined.
معنی فارسی کلمه indetermined
:
نامشخص، به حالتی اشاره دارد که واقعیت یا نتیجهی خاصی هنوز مشخص نیست.