معنی فارسی index finger

A2

انگشتی که معمولاً برای اشاره کردن یا نشان دادن اشیاء به کار می‌رود.

The finger next to the thumb, often used for pointing.

noun
معنی(noun):

The forefinger

example
معنی(example):

من با انگشت اشاره‌ام اشاره کردم.

مثال:

I pointed with my index finger.

معنی(example):

انگشت اشاره برای اشاره به اشیا استفاده می‌شود.

مثال:

The index finger is used for pointing at things.

معنی فارسی کلمه index finger

: معنی index finger به فارسی

انگشتی که معمولاً برای اشاره کردن یا نشان دادن اشیاء به کار می‌رود.