معنی فارسی indiary

B1

دفتر یادداشت، محلی برای ثبت افکار و احساسات.

A personal journal or diary.

example
معنی(example):

او افکار و بازتاب‌هایش را در یک دفتر یادداشت نگه می‌دارد.

مثال:

He keeps his thoughts and reflections in an indiary.

معنی(example):

یک دفتر یادداشت می‌تواند به پیگیری رشد شخصی در طول زمان کمک کند.

مثال:

An indiary can help track personal growth over time.

معنی فارسی کلمه indiary

:

دفتر یادداشت، محلی برای ثبت افکار و احساسات.