معنی فارسی indicter

B1

شخصی که کیفر را ارائه می‌دهد یا تقاضای کیفر می‌کند.

A person who formally accuses someone of a crime or files a charge.

example
معنی(example):

کیفرخواه مدرکی علیه متهم ارائه داد.

مثال:

The indicter presented evidence against the suspect.

معنی(example):

کیفرخواه نقش کلیدی در فرایند قانونی دارد.

مثال:

An indicter plays a key role in the legal process.

معنی فارسی کلمه indicter

:

شخصی که کیفر را ارائه می‌دهد یا تقاضای کیفر می‌کند.