معنی فارسی indigenising

B1

بومی‌سازی به فرآیند یا اقداماتی اطلاق می‌شود که هدف آن ادغام فرهنگ‌ها و دانش‌های محلی در سیستم‌ها و فرآیندهای موجود است.

The process of adapting something to fit the indigenous culture or context.

verb
معنی(verb):

To bring something under the control of an indigenous people.

example
معنی(example):

مدرسه در حال کار بر روی بومی‌سازی برنامه درسی برای انعکاس فرهنگ‌های محلی است.

مثال:

The school is working on indigenising the curriculum to reflect local cultures.

معنی(example):

بومي‌سازی روش‌ها به حفظ دانش‌های سنتی کمک می‌کند.

مثال:

Indigenising practices helps to preserve traditional knowledge.

معنی فارسی کلمه indigenising

: معنی indigenising به فارسی

بومی‌سازی به فرآیند یا اقداماتی اطلاق می‌شود که هدف آن ادغام فرهنگ‌ها و دانش‌های محلی در سیستم‌ها و فرآیندهای موجود است.