معنی فارسی individualistically
B2به طور فردیگرایانه، اشاره به رویکردهایی دارد که بر اساس فردیت و استقلال شخصی شکل میگیرند.
In a manner that emphasizes individual interests and independence.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به پروژه به شیوه فردیگرایانه نزدیک شد و بر ایدههای خود تمرکز کرد.
مثال:
She approached the project individualistically, focusing on her own ideas.
معنی(example):
افراد ممکن است مسائل را به شیوهای فردیگرایانه حل کنند نه در گروهها.
مثال:
People might solve problems individualistically rather than in groups.
معنی فارسی کلمه individualistically
:به طور فردیگرایانه، اشاره به رویکردهایی دارد که بر اساس فردیت و استقلال شخصی شکل میگیرند.