معنی فارسی inductional

B2

مربوط به القا یا تدریس، به ویژه در زمینه‌های آموزشی.

Relating to induction, especially in teaching or procedural contexts.

example
معنی(example):

فرایند القایی به آموزش کارمندان جدید کمک می‌کند.

مثال:

The inductional process helps to train new employees.

معنی(example):

روش‌های القایی در آموزش مفاهیم پیچیده مفید هستند.

مثال:

Inductional methods are useful in teaching complex concepts.

معنی فارسی کلمه inductional

:

مربوط به القا یا تدریس، به ویژه در زمینه‌های آموزشی.