معنی فارسی indument
B2پوشش، لباس یا تجهیزاتی که برای پوشاندن بدن استفاده میشود.
The clothing or covering, especially in a historical or cultural context.
- NOUN
example
معنی(example):
پوشش جنگجویان باستان شامل ابزار محافظتی بود.
مثال:
The indument of the ancient warriors included protective gear.
معنی(example):
پوشش استفاده شده در جشنواره فرهنگ منطقه را منعکس میکرد.
مثال:
The indument used in the festival reflected the culture of the region.
معنی فارسی کلمه indument
:
پوشش، لباس یا تجهیزاتی که برای پوشاندن بدن استفاده میشود.