معنی فارسی induplicative

B2

غیرقابل تکرار یا تقلید، ویژگی‌هایی که سخت است مشابه آنها را پیدا کرد.

Having qualities or characteristics that are unique and not easily replicated.

example
معنی(example):

سبک غیرقابل تقلید نویسنده آثارش را به راحتی قابل شناسایی کرد.

مثال:

The author's induplicative style made his works easily recognizable.

معنی(example):

ویژگی‌های غیرقابل تقلید در موسیقی می‌تواند یک ژانر را تعریف کند.

مثال:

Induplicative characteristics in music can define a genre.

معنی فارسی کلمه induplicative

: معنی induplicative به فارسی

غیرقابل تکرار یا تقلید، ویژگی‌هایی که سخت است مشابه آنها را پیدا کرد.