معنی فارسی indutive

B1

استقرایی، چیزی که به استنتاج یا نتیجه‌گیری از مشاهدات و مثال‌های خاص اشاره دارد.

Relating to or using induction in reasoning or logic.

example
معنی(example):

برخی از مردم باور دارند که احساسات شهودی می‌توانند به تصمیم‌های ما راهنمایی کنند.

مثال:

Some people believe that intuitive feelings can guide our decisions.

معنی(example):

کتاب رویکرد استقرایی برای یادگیری مفاهیم جدید ارائه می‌دهد.

مثال:

The book provides an inductive approach to learning new concepts.

معنی فارسی کلمه indutive

: معنی indutive به فارسی

استقرایی، چیزی که به استنتاج یا نتیجه‌گیری از مشاهدات و مثال‌های خاص اشاره دارد.