معنی فارسی ineffaceable

C1

چیزی که نمی‌توان آن را از بین برد یا محو کرد.

Unable to be erased or removed.

adjective
معنی(adjective):

Incapable of being effaced.

example
معنی(example):

خاطرات آن روز غیرقابل پاک شدن هستند.

مثال:

The memories of that day are ineffaceable.

معنی(example):

او یک علامت غیرقابل پاک شدن در زندگی‌اش داشت.

مثال:

He had an ineffaceable mark on his life.

معنی فارسی کلمه ineffaceable

: معنی ineffaceable به فارسی

چیزی که نمی‌توان آن را از بین برد یا محو کرد.