معنی فارسی ineligibility

B1

عدم صلاحیت، حالتی که فرد قادر به انجام یا برخورداری از چیزی نیست.

The condition of being ineligible; lack of qualification.

example
معنی(example):

عدم صلاحیت او برای بورس تحصیلی ناامیدکننده بود.

مثال:

His ineligibility for the scholarship was disappointing.

معنی(example):

عدم صلاحیت برخی نامزدها اعلام شد.

مثال:

The ineligibility of certain candidates was announced.

معنی فارسی کلمه ineligibility

: معنی ineligibility به فارسی

عدم صلاحیت، حالتی که فرد قادر به انجام یا برخورداری از چیزی نیست.