معنی فارسی inexcitably
B1به طور غیرقابل تحریک، به حالتی که نمیتوان به سادگی برانگیخت.
In a manner that cannot be excited or agitated.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور غیرقابلتحریک بر روی اهدافش متمرکز باقی ماند.
مثال:
She inexcitably remained focused on her goals.
معنی(example):
اخلاق غیرقابلتحریک او آرامشبخش بود.
مثال:
His inexcitably calm demeanor was reassuring.
معنی فارسی کلمه inexcitably
:
به طور غیرقابل تحریک، به حالتی که نمیتوان به سادگی برانگیخت.