معنی فارسی inexcusably
B1به معنای به طرز غیرقابل توجیه و بدون دفاع معتبر برای عمل انجام شده.
In a manner that cannot be excused; unjustifiable.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز غیرقابل توجیهی جلسه را بدون اطلاع به کسی از دست داد.
مثال:
He inexcusably missed the meeting without informing anyone.
معنی(example):
ورود غیرقابل توجیهی به موقع میتواند نظم کلاس را مختل کند.
مثال:
Inexcusably late arrivals can disrupt the flow of a class.
معنی فارسی کلمه inexcusably
:
به معنای به طرز غیرقابل توجیه و بدون دفاع معتبر برای عمل انجام شده.