معنی فارسی inexecution

B1

عدم اجرا، به حالتی اشاره دارد که توافق یا برنامه‌ای به خاطر دلایل متعدد عملی نمی‌شود.

The state of not being executed or carried out as planned.

example
معنی(example):

عدم اجرای قرارداد باعث سوءتفاهم بین طرفین شد.

مثال:

The inexecution of the contract created misunderstanding between the parties.

معنی(example):

عدم اجرای رویه‌ها منجر به تأخیر در پروژه شد.

مثال:

Inexecution of procedures led to project delays.

معنی فارسی کلمه inexecution

: معنی inexecution به فارسی

عدم اجرا، به حالتی اشاره دارد که توافق یا برنامه‌ای به خاطر دلایل متعدد عملی نمی‌شود.