معنی فارسی inexhaustedly

B2

به طور خستگی‌ناپذیر، به شکلی که هیچ نشانی از خستگی یا کاهش انرژی نشان ندهد.

In a manner that cannot be exhausted; relentlessly.

example
معنی(example):

او به طور خستگی‌ناپذیر کار کرد تا پروژه را به موقع به اتمام برساند.

مثال:

She worked inexhaustedly to finish the project on time.

معنی(example):

او به طور خستگی‌ناپذیر به وظیفه نزدیک شد و عزم زیادی نشان داد.

مثال:

He approached the task inexhaustedly, showing great determination.

معنی فارسی کلمه inexhaustedly

: معنی inexhaustedly به فارسی

به طور خستگی‌ناپذیر، به شکلی که هیچ نشانی از خستگی یا کاهش انرژی نشان ندهد.