معنی فارسی inexpansive

B2

غیرقابل گسترش به معنای عدم گرایش به افزایش اندازه یا هزینه‌ها.

Not expansive; limited in scope or size.

example
معنی(example):

سیاست‌های شرکت غیرقابل گسترش هستند و اجازه رشد محدود را می‌دهند.

مثال:

The company's policies are inexpansive, allowing for limited growth.

معنی(example):

او در یک خانه غیرقابل گسترش زندگی می‌کرد که دنج و در عین حال کوچک بود.

مثال:

She lived in an inexpansive home that was cozy yet small.

معنی فارسی کلمه inexpansive

: معنی inexpansive به فارسی

غیرقابل گسترش به معنای عدم گرایش به افزایش اندازه یا هزینه‌ها.