معنی فارسی inextended
B1غیرگسترشیافته، به معنای چیزی که به صورت نامتقارن یا به طور کامل گسترش نیافته است.
Not extended or spread out.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نفوذ او در جامعه بدون توجه به چالشها غیرقابل انکار بود.
مثال:
His influence in the community was inextended despite the challenges.
معنی(example):
اثرات غیرقابل انکار این سیاست در سراسر منطقه احساس میشد.
مثال:
The inextended effects of the policy were felt across the region.
معنی فارسی کلمه inextended
:
غیرگسترشیافته، به معنای چیزی که به صورت نامتقارن یا به طور کامل گسترش نیافته است.